بخش‌هایی از سخنرانی دکتر سیدحمید روحانی در جمع انصار حزب‌الله: انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری و نکته‌ها. ۲۶ خرداد ۱۳۹۲

پادگان از نظر اسلام از قداست والایی برخوردار است

***

در صدر اسلام مسجد پادگان بود

***

پادگانی اندیشیدن یعنی انقلابی بودن و همه ابعاد اسلام را به کار بستن

***

ابوذر، مالک اشتر، محمدبن ابوبکر و… پادگانی فکر می‌کردند که آن همه به اسلام خدمت کردند

***

خوارج نهروان چون پادگانی نمی‌اندیشیدند آن همه مصائب برای اسلام پدید آوردند

***

امام پادگانی می‌اندیشید که فرمان ارتش ۲۰ میلیونی را داد. چون بر آن بود که ایران را به پادگان بدل کند.

***

سخنی چند با رئیس جمهور منتخب

***

زینهار که با طناب جناب هاشمی به چاه نروید

***

زینهار از دام تسلیم‌طلبان مرموز بوقلمون صفت

***

سخنی با آقای هاشمی رفسنجانی

***

ارتباط ویژه و حسنه جناب هاشمی با آل سعود خون آشام نمکی است بر دل مجروح خانواده‌های عزیز شهدای مکه

***

سخنی با نیروهای بسیجی و حزب‌اللهی

***

خلاصه‌ای از سخنرانی دکتر سیدحمید روحانی در جمع انصار حزب‌الله در ۲۶ خرداد ۹۲

پیام حماسه ۲۴ خرداد

حماسه حضور میلیونی مردم ایران در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری پیام‌هایی به همراه داشت، برخی از آن پیام‌ها:

۱ـ وفاداری به اسلام ناب محمدی (ص) و اصل ولایت فقیه

۲ـ مقاومت و پایداری در برابر ناهنجاری‌ها و فشارها

۳ـ استواری جمهوریت نظام اسلامی

۴ـ «نه»ای قاطع، محکم، کوبنده و توفنده به اسکتبار جهانی و شیطان بزرگ

۵ـ شکست همه توطئه‌ها، تحریم‌ها، جوسازی‌ها وسمپاشی‌ها ضد جمهوری اسلامی

مناظره و برملا شدن سرشت‌ها و خصلت‌ها

نظام جمهوری اسلامی میدان آزمایش است. کسانی که ناخالصی در وجودشان نهفته باشد نمی‌توانند آن را برای همیشه پنهان و پوشیده دارند، دیر یا زود رسوا می‌شوند. در درازای سی و پنج سالی که از انقلاب اسلامی می‌گذرد. بسیاری از کسانی که ناخالصی‌هایی داشته‌اند رسوا شده‌اند و این به عظمت و ارزش خون شهدا برمی‌گردد که رخصت نمی‌دهد نااهلان با ماسک انقلابی ازاین موهبت ارزشمند و گرانبها سوء استفاده کنند، همه منحرفان، کژروان و بیراهه‌پویان دیر یا زود رسوا می‌شوند، به اصطلاح معروف دیر یا زود داره اما سوخت و سوز نداره

در مناظره نامزدهای یازدهمین دوره ریاست جمهوری برخی از چهره‌ها و مهره‌ها شناخته شدند و خوی و خصلت خویش را آشکار ساختند.

یکی از نامزدها اظهار کرد: اگر من رییس جمهور شوم با دنیا آشتی می‌کنم!!

در این اظهار نظر خیلی نکته‌ها و پرسش‌ها نهفته است

الف: آیا نظام جمهوری اسلامی از نظر گوینده جمله بالا با دنیا قهر است؟ آیا از دید او بیش از یکصد و بیست کشور غیرمتعهد با ایران روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ندارند؟ یا او امریکا و چند کشور فزون‌خواه اروپایی را تنها دنیا می‌داند؟

تا آنجایی که ما آگاهی داریم این امریکا است که سالیان درازی است تلاش می‌کند این دروغ را رواج دهد که نظام جمهوری اسلامی در دنیا منزوی است و دنیا از نظام ایران نگران و اندیشناک است. اکنون باید دید چگونه این دروغ شاخدار و آشکار از زبان شخصیتی تراوش می‌کند که خود را در سیاست خارجی صاحب‌نظر می‌نمایاند؟!

ب: بنابر فرض محال اگر نظام جمهوری اسلامی با دنیا قهر است، آیا یک شخص در هر مقامی که باشد می‌تواند خودسرانه سیاست دیگری در پیش بگیرد؟ به نظر می‌رسد گوینده این جمله که «با دنیا آشتی می‌کنم»، نظام جمهوری اسلام را با یک نظام فردی و دیکتاتوری اشتباه گرفته است! در رژیم‌های خودکامه که قانون و مردم‌ نقشی ندارند و روابط بین‌الملل و امور کشور برپایه خواسته‌های نفسانی شخص حاکم تنظیم می‌گردد و صلح و قهر صورت می‌پذیرد این شیوه ممکن است معنا پیدا کند که یک حاکم دیکتاتور مثلا با دنیا قهر کند و دیکتاتور دیگری بر سر کار بیاید و به اصطلاح با دنیا آشتی کند. لیکن در نظامی که قانون حاکم است، مردم در تصمیم‌گیری‌های داخلی و خارجی نقش دارند، نمایندگان ملت در مجلس قانون‌‌گذاری مصالح کشور را مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهند، سیاست نظام بر مبنای مصلحت، عزت و حکمت جریان دارد. رهبری حکیم، دانا و توانا اوضاع کشور را زیر نظر دارند و از هر گونه روش انحرافی و به دور از موازین قانون و حقوق ملت، با قاطعیت برخورد می‌کنند چنین اظهار نظری شگفت‌آور و سئوال‌برانگیز است. در مناظره نامزدهای یازدهمین دوره ریاست جمهوری از برخی اظهارنظرها و بگومگوها کیش شخصیت، منیت و خودنمایی‌ها موج می‌زد و بوی آزاردهنده آن فضا را آلوده کرده بود! برخی از نامزدها برای دستیابی به مقام و قدرت دلشان لک زد بود که بی‌پروا با دیگران درگیری لفظی پیدا می‌کردند و به پرخاشگری دست می‌زدند! و حتی از ائتلاف سه جانبه نیز بی‌تفاوت گذشتند و تعهد را نادیده گرفته و شکستند و نشان دادند که از انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی بهره‌ای نبرده‌اند.

نیشخندی تلخ به مرزبانان شرف و فضیلت

اهانت به رزمندگان و مجاهدان راه خدا با نیشخند این‌که من «پادگانی فکر نمی‌کنم»! از نقاط سیاه در مناظره بود. باید دانست که پادگان از نظر اسلام از جایگاه مقدسی برخوردار است در صدر اسلام مسجد پادگان بود تصمیم صلح و جنگ در مسجد گرفته می‌شد. مسجدی‌ها پادگانی فکر می‌کردند و پادگانی عمل می‌کردند. پادگانی فکر کردن یعنی انقلابی بودن، یعنی اسلام را در همه ابعاد شناختن و به کار بستن. آنهایی می‌توانند به کشور، ملت و اسلام خدمت کنند که پادگانی بیندیشند، مالک اشتر پادگانی اندیشه می‌کرد، از این رو، در برابر ترفند دشمن که قرآن را بالای نیزه کرده بود، پروا نکرد، تردیدی به خود راه نداد و دلیرانه و دلاورانه به جنگ ادامه داد، لیکن آن کوردلانی که پادگانی اندیشه نمی‌کردند و مسجد را تنها محل عبادت می‌پنداشتند، اسلام را یک بعدی می‌دیدند، فریب خوردند و آلت دست معاویه قرار گرفتند و آن مصایب را برای اسلام پدید آوردند و لابد حرفشان این بود که «تا قیامت نمی‌توانیم با معاویه قهر باشیم»!! ابی‌ذر پادگانی فکر می‌کرد که استخوان شتر را بر سر آن منافق بدکردار کوبید و تا مرحله تبعید شدن از رویارویی با کژروی، بیراهه‌پویی و بی‌عدالتی دست نکشید و کوتاه نیامد. امام پادگانی می‌اندیشید، از این رو، پیشنهاد تشکیل ارتش بیست میلیونی داد و بر آن بود که ایران را به پادگان بدل کند. امام چون پادگانی می‌اندیشید اعلام کرد که

اگر بندبند استخوان‌هایمان را جدا سازند

اگر سرمان را بالای دار برند

اگر زنده زنده در شعله‌های آتش‌مان بسوزانند

اگر زن و فرزند و هستی ما را در جلوی دیدگانمان به اسارت برند

هرگز امان‌نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم

سخنی چند با جناب دکتر روحانی

همراه با تبریک به آقای دکتر روحانی رییس جمهور منتخب یادآوری نکاتی بایسته است

۱ـ زینهار از این‌که دچار غرور شوند و از خط ولایت و رهبری عبور کنند و خوب است که از سرنوشت بنی‌صدر، هاشمی خاتمی، میرحسین موسوی و احمدی‌نژاد عبرت بگیرند.

هاشمی روزی مرد شماره ۲ بعد از امام شمرده می‌شد، احمدی‌نژاد محبوب ملت بود، لیکن آن‌گاه که با رهبری زاویه گرفتند می‌بینیم به چه نکبتی دچار شدند. آقای هاشمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی نفر سی و دوم شد. آقای احمدی‌نژاد در سفرهای اخیر خود به برخی از استان‌ها با بی‌اعتنایی مردم روبه‌رو شد. آقای خاتمی که روزی خود را در برج عاج می‌دید و آقای هاشمی رفسنجانی و کسانی مانند دکتر حسن روحانی را نماد ارتجاع و عناصری واپسگرا می‌خواند، امروز تا آن پایه بی‌اعتبار شده که ناگزیر است به این آقایان پناه ببرد و در پشت چهره هاشمی ـ‌ روحانی پنهان شود.

۲ـ از باندبازی بپرهیزد و مانند برخی از مقامات تنگ‌نظر و کوته‌اندیش نخواهد که مدیران و مسئولان را از بالا تا پایین حتی تا رفتگر خیابان عوض کند و بر مشکلات مردم بیفزاید، کسانی را که صلاحیت دارند در مسئولیتی که دارند ابقا کند.

۳ـ از گفتارهای دشمن‌شادکن بپرهیزد با چماق افراطی‌گری و خشونت‌طلبی نشاید و نباید نیروهای بسیجی، حزب‌اللهی و انقلابی را تضعیف کند و به خودباختگی، بی‌تفاوتی و سردی و سستی بکشاند. تبری از دشمنان اسلامی «فحش» نیست مرگ بر امریکا سفارش امام است که آن را عبادت شمرده‌اند.

مرگ بر امریکا و انزجار از امریکا دستور قرآن است:‌

لایحب‌الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم

۴ـ فکر نکند که همه مشکلات کشور با مذاکره با امریکا و با سازش و کرنش در برابر دشمن حل می‌شود. امریکا از اسلام ناب محمدی (ص) که جهانخواران و فزون‌خواهان را به چالش کشیده و در جهان جا باز کرده و رو به گسترش است بیمناک است، از مقاومت ملت ایران که برای ستمدیدگان و آزادیخواهان جهان الگو شده که نمونه آن را در غزه و لبنان و اخیرا در سوریه می‌بینیم سخت وحشت‌ کرده است و ما تا از این راه و روش که خط و راه امام است دست نکشیم، آمریکا دست از سر ما برنمی‌دارد. قرآن نیز این حقیقت را با صراحت اعلام کرده و هشدار داده است

ولن ترضی عنک الیهود و لاالنصاری حتی تتبع ملتهم

همچنان‌که مقام معظم رهبری بارها اعلام کرده‌اند: هرقدر شما در برابر امریکا کوتاه بیایید آن‌ها گستاخ‌تر پیش می‌آیند، هر اندازه شما عقب‌نشینی کنید آنها پیشروی می‌کنند نمونه آن را جنابعالی در مورد فناوری هسته‌ای آزمودید.

امریکا برای هیچ کشوری رفاه، امنیت و آرامش و آسایش نمی‌آورد. نگاهی به پاکستان، مصر، ترکیه، افغانستان وعراق و دیگر کشورها گواه زنده بر این مدعاست

۵ـ زینهار از این‌که با طناب هاشمی رفسنجانی به چاه بروید که جز سراب سودی نمی‌برید. سیاست آقای هاشمی و همدستان ایشان اشرافی‌گری و رواج رفاه‌طلبی و عافیت‌طلبی است. از دوران ریاست ایشان مردم ایران زخم‌ها بر پشت دارند. آقای هاشمی با رژیم‌هایی مانند آل سعود، هم‌پیاله صهیونیست‌ها و قاتل بیش از ۶۰۰ تن از زایر ایرانی بهتر کنار می‌آید و از دولت‌هایی که مبعوث ملت باشند روابط گرمی نمی‌تواند برقرار کند. برخلاف عرف بین‌المللی حدود ۱۴ روز در کشور عربستان در کنار یکی از پلیدترین و روسیاه‌ترین رژیم‌های دیکتاتوری جاخوش می‌کند و نمگ‌گیر آنها می‌شود و یکی از نوچه‌های او جمهوری اسلامی و رژیم خون‌آشام سعودی را دو بال اسلام می‌خواند. باید هشیار باشید که جنابعالی را به این گنداب نکشانند و سر سفره شراب آل سعود قاتل با دستاویز کشور همسایه و کشور اسلامی خراب نکنند و بی‌آبرو نسازند. ارتباط ویژه و حسنه جناب هاشمی با آل سعود خون آشام نمکی است بر دل مجروح خانواده‌های عزیز شهدای مکه.

۶ـ شما به عنوان شخصیتی که ملبس به لباس روحانیت هستید بیش از دیگران باید بکوشید که حرف و عمل یکسان داشته باشید که اگر خدای نخواسته جز این باشد روحانیت به زیر سئوال می‌رود.

۷ـ از راه و خط امام و ملت جدا نشوید که جز روسیاهی و ذلت چیزی نصیبتان نمی‌شود:

۸ ـ زینهار، زینهار از دام تسلیم‌طلبان که جز بیگانگی از ملت و گرفتاری در تار گروهک‌های مرموز بوقلمون‌صفت بهره‌ای ندارد.

سخنی با جناب آقای هاشمی

آقای هاشمی خطاب به دنیا اظهار کردند اگر انصاف داشته باشند می‌بینند که انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری با کمال آزادی و دموکراسی برگزار شد (چیزی به این مضمون) باید به عرض آن بزرگوار برسانم که انتخابات در نظام جمهوری اسلامی در همه ادوار با کمال آزادی برگزار شده است. اما ایشان که دنیا را به انصاف فرا می‌خوانند خود چقدر اهل انصافند؟ چرا در جریان فتنه ۸۸ و انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری عناصر بی‌انصاف درون‌مرزی و برون‌مرزی را به داشتن انصاف و وجدان فرا نخواندند و اعلام نکردند که آن انتخابات با کمال آزادی و دموکراسی برگزار شد. اگر قرار باشد در هر دوره‌ای اگر از ایادی و وابستگان ما رای آوردند ما آن را انتخاباتی آزاد بخوانیم و در هر دوره‌ای که نامزد مورد نظر ما رای نیاورد آن را زیر سئوال ببریم با سیاست‌بازان دیکتاتور دنیا چه تفاوتی داریم؟ آنان نیز همین شیوه را دنبال می‌کنند.

از نظر امریکا در کشورهای مختلف جهان اگر یکی از مهره‌های امریکایی رای بیاورد آن انتخابات با کمال آزادی برگزار شده است و اگر چهره‌ای مردمی و ضد امریکایی برگزیده شود آن انتخابات با تقلب صورت گرفته و امریکا آن را قبول ندارد.

سخنی با انصار حزب‌الله

نیروی‌های حزب‌اللهی نباید تنها به نام و عنوان دلخوش باشند و خود را به همین گردهمایی‌ها سرگرم کنند. از نیروهای بسیجی و انقلابی انتظار آن است که با بصیرت و آگاهی و هشیاری همیشه در صحنه حضور داشته باشند و به وظایف اسلامی و انقلابی خود عمل کنند از جوسازی‌ها و حربه‌های زنگ‌زده مانند افراطیون و افراطی‌گری پروا نکنند و جوزده نشوند، نه از وظایف اسلامی و انقلابی خود باز بمانند و نه بیش از وظایفی که دارند عمل کنند و این ممکن نیست مگر این‌که از بصیرت بالایی برخوردار باشند گاهی برخی از من می‌پرسند اگر این گفتار و رفتار شما درست است، چرا مقام معظم رهبری چنین موضعی نمی‌گیرند و این گونه عمل نمی‌کنند. این سئوال از نهایت بی‌بصیرتی ناآگاهی منشأ‌می‌گیرد. مسئولیت یک فرد عادی با مسئولیت یک رهبر تفاوت دارد، مسئولیت ابی‌ذر با مسئولیت حضرت علی فرق می‌کند، مسئولیت محمدبن ابی‌بکر با مسئولیت امیر مومنان دوگونه است. چنان‌که مسئولیت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها)‌با مسئولیت حضرت علی (علیه‌السلام) باهم متفاوت است. حزب‌اللهی‌های ما در جریان بنی‌صدر خطاب به او شعار دادند حالا که رهبرت مصدق شده رای مرا پس بده اما در جریان انحراف نشنیدیم که نیروهای حزب‌اللهی انقلابی بسیجی دست کم از آقای احمدی‌نژاد بپرسند حالا که رهبرت مشایی شده رای مرا پس بده. این افت است که شایسته نیروهای حزب‌اللهی نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *