سید حمید روحانی
سریال گاندو، تسلیم طلبان، سازشکاران، غرب باوران و در یک کلمه «برجامی» ها را سخت آشفته، سرگشته و پریشان ساخته و به سفسطه و هذیان واداشته است و مانند مورچه ای که آب در لانه او افتاده بود فریاد می زد که دنیا را آب برد، دادشان بلند است که سریال گاندو، ایران را به ورطه خطر کشانده است!
با گذری به تیتر مطالب برخی از روزنامه های وابسته به دولت می توان به ژرفای پریشانی، نگرانی و دلواپسی برجامی ها از سریال گاندو، پی برد.
روزنامه «ایران» ۱۸ تیر / ۹۸:
گزارش «ایران» از حواشی سریال گاندو و بخش های پر سر و صدای آن علیه دولت.
تخریب های سریالی
چند پرسش از صدا وسیما
جاسوسها به کجا نفوذ می کنند.
این ظریف بی بال و دم و اشکم، ظریف واقعی نیست.
با گاندو، گنده نمی شوید.
روزنامه اعتماد – ۱۸ تیر ۹۸:
تلویزیون تیشه به ریشه خود نزند
ظریف حق دارد که تلویزیون تماشا نمی کند.
گاندو در کمین کدام طعمه؟
در تلویزیون چه خبر است؟
تلاش برای نمایش تقابل
به نام ما به کام دیگران
هجوم شتاب زده و دور از منطق و اندیشه هواداران دولت و سردمداران سازش ، کرنش و ذلت به سریال گاندو، هرچند مایه ریشخند خردمندان، فرهیختگان و آزاداندیشان است لیکن این نکته را نبایستی از نظر دورداشت که این ورشکسته های زبون که عمری رو به قبله کاخ سفید به نماز و نیاز ایستاده و بیش از چهل سال چشم انتظاری کشیده و سرخورده شده اند اکنون در سایه دولت تزویر و فریب، به این امیدند که بار دیگر سایه برده پروری آمریکا بر سرشان سایه افکند و بار دیگر افتخار ریاست و آقایی شیطان بزرگ نصیب شان گردد. تسلیم طلبان پس از سالیان درازی حرمان، و بی خبری از چم و خم دوران، اکنون سرفرازند که این دولت فخیمه در راه اجرای سیاست آمریکا گام بر داشته و سیاست شیطانی و ذلت بار آن ابرقدرت جهان خوار را پی گرفته. طبق خواست آمریکا فعالیتهای هسته ای ایران را مختل کرده، فردو را تعطیل و راکتور اتمی اراک را زیرخروارها سنگ و سیمان مدفون ساخته است و اکنون نیز بر آن است راه بازگشت آمریکا به ایران و حکمرانی سرجوخه های عربده کش آمریکایی بر جان و مال و ناموس ملت ایران را هموار سازد (هرچند به یاری خداوند این آرزوهای شیطانی به گور خواهد رفت)
تسلیم طلبان، افزون بر اینکه دولت غرب گرای حسن روحانی را به علت دنباله روی از سیاست آمریکا، می ستایند برخورداری از کمک های سرشار مالی و مستمری دولت نیز برای آنان بسیار ارزشمند و مغتنم است و خواه ناخواه آنان را همیشه وامدار، دعاگو و مدیحه سرای این دولت می سازد واین موضوعی نیست که لیبرالیستهای ضعیف النفس بتوانند از کنار آن بی تفاوت بگذرند. دولت تزویر و فریب برای پرداخت حقوق نجومی و مزدور پروری از درآمد بادآورده ای برخورداری است لیکن برای آموزش و پرورش و فیلم های روشنی بخش و رشددهنده مانند سریال گاندو هیچگاه «پول ندارد» و همیشه کاسه گدایی در دست می گیرد و از خالی بودن خزانه سخن می گوید و با شیوه های گوناگون مانند بالا بردن نرخ ارز جیب مردم ایران را خالی می کند و قلم به دستان ضعیف النفس را به خدمت می گیرد. از این رو می بینیم که مشتی روزینامه نویسان تسلیم طلب ، واداده و ضعیف النفس در حمایت از این دولت سر از پا نمی شناسند و در دفاع از دولت سنگ تمام می گذارند.
لیکن پرسشی که در این میان مطرح است که باید گفت هزار نکته باریک تر ز مو در آن نهفته است، سکوت مرموز و معنادار حامیان و مدافعان سینه چاک دولت در برابر شایعه مستند ارتباط پشت پرده شیخ حسن روحانی با مقامات صهیونیستی است که در برخی از رسانه های برون مرزی و در فضای مجازی درون مرزی بارها مطرح شده است. این دولتخواهان بی قرار که از یک سریال، این گونه از خود بی خود می شوند و با جار و جنجال و گرد و غبار ساختگی و تبلیغاتی تلاش دارند دولت را از هرگونه پیرایه ای تبرئه کنند، چگونه است پیرامون گزارشها و سندهایی مبنی بر ارتباط سری و فوق سری آقای رئیس جمهور با مقامات رژیم صهیونیستی و مشاوره ای که در جهت به چالش کشیدن امام به آنها داده است، دم فروبسته و سکوت پیشه کرده اند و خود را به نشنیدگی زده اند؟! نه جناب رئیس جمهور، نه رئیس دفتر او، نه سخنگوی دولت و نه روزنامه های وابسته به قدرت، پیرامون این جریان هیچگونه واکنشی از خود نشان نداده اند؟ آیا از دید تسلیم طلبان، ارتباط رئیس جمهور با صهیونیستها عیب و عار به شمار نمی آید؟! بلکه برازنده این دولت است؟! یا شاید طبق اطلاع و بررسی آنها، ارتباط نامبرده با صهیونیستها واقعیتی است که انکار آن مانند انکار آفتاب در نیمروز تابستان است؟ و جناب رئیس جمهور را، جاسوس اسرائیل می دانند؟! چنین مباد.
بازهم تدبیر رهبر باهوش ما کارساز بود..بعضی از مردم درباره انتخابات و رای گیری حرفای دشمن رو میزدن
اما علی رغم علنی و آشکارشدن خیانت ها و کارشکنی ها و بی مسولیتی های پُرتکرار دولت حسن روحانی خیلی ها متوجه شدن انتخابات و انتخاب یک شخص اصلح چقدر در سرنوشت و تاریخ یه ملت تاثیر داره
الان خود اوناییکه به روحانی رای دادن پشیمون هستن چون حتی به نفع طرفدارانش هم قدم خیری برنداشت
پس خوبه که زجر بکشن تا بدونند با یه انتخاب اشتباه یک ملت رو به زجرو بدبختی تحمیل کردن
شاید اوج گرفتن آقای روحانی از آنجا آغاز شد که لقب امام برای امام (ره) را پیشنهاد کرد
ولی در جریان خانه هایی که قرار بود برای مردم ساخته شود و امام (ره) دستور آنرا داده بودند مقابل امام خمینی ایستاد و در مجلس کار را به استیضاح وزیر مسکن کشاند و این خانه ها به مردم نرسید
ایشان دو ماه مانده به جنگ تحمیلی در 23 تیر 59 در مجلس نطق مستدلی کردند و درخواست نمودند که ارتش با برچسب خیانت منحل شود و کلاه سبزها از بیم خیانت مرخص شوند که با واکنش دکتر چمران مواجه شدند
در تمامی مراحل امنیتی و حساس کشور ایشان بدنبال دادن تعهدات یکطرفه به غربی ها بودند مثل ان پی تی و الحاقیه و امضای خود خواسته منع سلاح های میکروبی و شیمیایی و برجام
ایشان در ادامه تعهد دار کردن ایران برای امضای سند بیست سی و اف ای تی اف با تمام توان تلاش کردند
همواره در مذاکراتی که ایشان پشتوانه ماجرا بوده اند از ماجرای مک فارلین تا برجام ما متعهد شده ایم و سهل انگاری خوش بینانه شده است
در ماجرای خصوصی سازی ایشان دستور میدادند که سخت نگیرید و بدید بره و دستورات مستقیم بسیاری دادند و نتیجه این شد که بطور مثال هیکو سال 95 به 10 میلیون تومان و کشت و صنعت مغان به متری 2200 تومان فروخته شد
در اکثر قوانین مشکل ساز و کج روی ها و متهد شدن به خارجی ها دست روحانی دیده میشود
در دوره ریاست جمهوری وی ما به ناچاری افتادیم و ارز و تحریم بیشتر شد و دشمن با اطلاعات دقیقی که داشت عمل میکرد