آیتالله خمینی: آنچه از طرف خداوند مقدر شده جمیل است.
امروز آیتالله خمینی یک نامه و یک حکم از آنکارای ترکیه برای فرزندشان سیدمصطفی فرستادند. در نامه، خبر از انتقال قریبالوقوعشان به بورسا دادند و یکبار دیگر تاکید کردند که « آنچه از طرف خداوند تعالی مقدر شده است جمیل است. خداوند توفیق خدمت به همه ما عنایت فرماید.» در این نامه تصریح شده که « به من در تهران گفتند، اگر خانواده را بخواهید میفرستیم، لکن صلاح نیست. اینجا به ایشان بد خواهد گذشت، من هم از ناراحتی ایشان ناراحت خواهم شد.»
متن نامه آیتالله خمینی به فرزندشان، سیدمصطفی بدین شرح است: « نور چشمی، بحمدالله تعالی با سلامت قبل از ظهر روز حرکت از قم وارد آنکارا شدم و له الشکر حالم خوب است، شماها نگران نباشید. آنچه از طرف خداوند تعالی مقدر شده است جمیل است. خداوند توفیق خدمت به همه ما عنایت فرماید. لازم است در موضوع مادر و خواهرها و احمد و بستگان به شما تاکید کنم، رضای خداوند و رضای من در حسن سلوک با آنهاست. مادر خیلی احتیاج به خدمت دارد، باید از هر حیث مادی و معنوی رضایت او را به دست آورید، نگذارید نگرانی پیدا کند، راحتی او را فراهم کنید.
بناست ما را به « بورسا» که علی المذکور یک شهر مذهبی است، ببرند. اگر ممکن شد از آنجا هم اطلاع میدهم. شما از سلامت خودتان مرا مطلع کنید. اگر ممکن شد کتابهای درسی فقه مرا یعنی مکاسب و حواشی را به وسیله سفارت ایران بفرستید. کاغذ هم لابد به وسیله سفارت باید بنویسید. تتمه پول زغال آقای طباطبایی را بدهید. شهریه را اگر ممکن شد بگیرید بدهید. از خوراکی خشکبار از قبیل گز و پسته بفرستید مانع ندارد.
باز هم تکرار میکنم که حالم خوب است و محتاج استراحت بوده و هستم. جزئی وجهی به دخترها میدادم، از وجه خمین و تتمه را از سهم سادات بدهید. شهریه مادر را بدهید. احمد را راضی نگه دارید، شهریهاش را بدهید.
به من در تهران گفتند اگر خانواده را بخواهید میفرستیم، لکن صلاح نیست. اینجا به ایشان بد خواهد گذشت، من هم از ناراحتی ایشان ناراحت خواهم شد. لباس لازم نیست بفرستید، مگر عبا. در خاتمه سلامت همه را طالب هستم. به همه دوستان و اصحاب سلام میرسانم و از همه امید عفو دارم. قهرا در وضع تخفیف داده میشود. از خداوند متعال، حسن عاقبت و عافیت برای خودم و شماها خواستارم.»
اما در حکمی که آیتالله خمینی برای فرزند ارشدشان صادر کردند، ایشان را به وکالت در تمام امور مربوط به خود و وصایت از جانب خود منصوب فرمودند. در این حکم آمده است: « نور چشم محترم که مورد وثوق اینجانب است، وکیل است از طرف حقیر در کلیه امورم. آنچه از وجوه از قبیل سهمین مبارکین، مطالب هستم به ایشان بدهند برای تامین شهریه طلاب محترم؛ و وکیل هستند در اخذ و دستگردان سهمین مبارکین و هر نحو وجهی که باید به من برسد، و در اعطا به محال مقرر خود. و وصی اینجانب هستند. و وصیتنامهام در یکی از دفاتر موجود است. قضای چندین سال صوم به عهده دارم احتیاطا، و دو- سه سال هم نماز احتیاط کنند. کتب من از مصطفی است. اثاثیه خانه مطلقا از مادر مصطفی است. به بقیه وصیتنامهام عمل شود. مراد از « نور چشمی» که در صدر ورقه نوشتهام، فرزند بزرگم، آقا مصطفی خمینی – ایدهالله تعالی- است.