سیدحمید روحانی ۱۴۰۰,۲,۱۹
نکتهها از ناراستیها
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست
۱- بنیصدر از آن روز که با عملکرد لیبرال منشانه و غربگرایانه خود، حمایت ملت ایران را ازدست داد، به ارتش طمع کرد، با پندار به اینکه ارتش هنوز طاغوتی، دلاری و چلوکبابی است و به آسانی آلت دست قرار میگیرد، از این رو، راه فریب ارتش را در پیش گرفت، لیکن از این ترفند طرفی برنبست و ناگزیر شد با لباس زنانه و چهرهای بزک کرده دست از پا درازتر از ایران بگریزد.
امروز نیز می بینم که جناب رییس جمهور گویا دریافته است که دیگر در میان ملت ایران آبرو و اعتباری ندارد، بر آن است که ارتش را سپر بلا کند و به وسوسه ارتش پرداخته است، غافل از اینکه ارتش مقتدر نظام جمهوری اسلامی فرزند ملت، پیرو ولایت و پرورش یافته مکتب امام و انقلاب است و از آن بیدهایی نیست که با این بادهای بیرمق بلرزد و بلغزد. بایسته است از سرنوشت بنیصدر عبرت گیرند.
۲- این روزها برای بسیاری از مردم این پرسش مطرح است که چرا و چگونه از آستین این دولت هر از چندی جاسوس و خرابکار سر در میآورد، امامیها، موسویها، سیروس ناصری ها،دری ها، شعبانیها، رضا کریمیها و …. چگونه به مراکز کلیدی و در میان نیروهای بالادستی راه مییابند و به نظام جمهوری اسلامی آسیب می رسانند؟!!
باید گفت که جاسوسی و جاسوس پروری ریشه در مکتب غربگرایی و لیبرال منشی دارد. لیبرالیستها از روزی که در عرصه ایران ظاهر شدند (عمده در دوران فتحعلی شاه و جنگ ایران و روس) نقش ستون پنجم را ایفا کردند و در هر دورهای به نامی آب به آسیاب دشمن ریختند و تیشه به ریشه ملت زدند.
در دوره نهضت عدالتخواهی به نام «منورالفکر» و در دوره کودتای انگلیسی ۱۲۹۹ به نام روشنفکر و در دوران نهضت ملی شدن صنعت نفت به عنوان ملّیون و ملّیگرا، ملت ایران را به ذلت و خواری کشاندند و بیگانگان را بر ایران سلطه و سیطره بخشیدند و برگرده ملت ایران سوار کردند، امروز نیز با عنوان «اصلاح طلب»! در راه انقلاب زدایی، استقلال زدایی و اسلام ستیزی تلاش و توطئه میکنند و در راه باز گرداندن شیطان بزرگ به ایران، به جاسوسی، جوسازی، دروغپردازی و اجرای نقشههای خانمانسوز و زندگی برباد ده سرگرمند و از هیچ خیانتی پروا ندارند.
باید دانست که جریان «اصلاح طلبی» یک جریان فکری نیست (هر چند در میانشان کم نیستند کسانی که صاحب اندیشه و وفادار به انقلابند اما بیخبر از ریشه و پیشینه اندیشه لیبرالیستی، به آن دل بستهاند) بلکه یک جریان مرموزی است که ریشه در سازمان جاسوسی غربی دارد که توسط ایلچیها، عسکر ارومیها، سرهنگ آخوندفها، میرزا ملکم خانها زمینه رخنه و جاسوسی را در ایران گسترد و گام به گام گسترش داد.
اصلاحطلبان و یا در واقع تسلیمطلبان در درازای چهل سال گذشته – به ویژه ۸ سال اخیر – ملت ایران را با انواع گرفتاری، ناهنجاری گرانی و تورم سرسامآور مواجه ساختند و به روز سیاه نشاندند تا به تسلیم در برابر آمریکا و دیگر جهانخواران وادارند و اکنون نیز این توطئه ننگین را با شتاب هرچه بیشتر دنبال میکنند تا پیش از پایان دولت تزویر و فریب بتوانند آمریکا را بر گرده ملت ایران سوار کنند.
۳- شتاب برجامیها برای آغاز مذاکرات «وین» و جریان پخش فایل صوتی ظریف در راستای یک نقشه و نیرنگ مشترک تسلیمطلبان و جهانخواران غربی صورت گرفت. با اذعان کارشناسان و ناظران سیاسی برون مرزی و درون مرزی برجام مرده بود و خط سازش در برابر خط مقاومت به درستی رنگ باخته بود. با پایان دولت بیکفایت فعلی، برجام و اندیشههای سازشکاری و تسلیمطلبی، خواهی نخواهی به زبالهدان تاریخ میرفت و برای لیبرالهای واداده جز رسوایی و فضاحت و درماندگی و خجالت بار و بری نمیماند.
از اینرو، سازشکاران و تسلیمطلبان از یک سو با سراسیمگی و شتاب زدگی مذاکرات «وین» را به راه انداختند تا به کالبد مرده برجام جان تازهای ببخشند و از سوی دیگر فایل صوتی ظریف را پخش کردند تا خط پوسیده سازش را به گونهای در اندیشهها و اذهان زنده کنند و سر زبانها بیندازند و ظریف را در این راه قربانی کنند.
آنچه در فایل صوتی ظریف آمده است چکیدهای از اندیشههای لیبرالیستی است که در کتاب ایران و جهانی شدن با صراحت یا اشاره آمده و دولت تزویر و فریب نیز بارها آن را در کارپیچ «اصلاحات»، «توسعه» و «سازندگی» بازگو کرده است.
تسلیمطلبان فریبکار و بیگانه از ملت با پخش فایل صوتی ظریف اندیشههای ننگین و زهرآگین خود را با جو کاذبی که پدید آمد به گوش میلیونها ایرانی رساندند و بدین گونه حرف دلشان را که تاکنون جرئت نمیکردند بر زبان آورند آشکار ساختند تا راهی باشد که آنان را از نیستی برهاند و چند صباحی مرگ سیاسیشان را تأخیر اندازد.
۴- کاندیدا شدن تسلیمطلبان به شکل فلهای و بیقید و بند، ترفند شیطنتآمیزی است که همیشه در زمان انتخابات از سوی آنان به کار گرفته میشود تا شورای محترم نگهبان را با هجومی سونامیوار روبهرو کنند و با تصور اینکه از ارزیابی درست و همهجانبه پیرامون کاندیداها باز بماند و با سهلانگاری به بررسی و اظهار نظر بپردازد و بدینگونه برخی از عناصر نالایق فرصت سوء یابند و تأیید بشوند.
برخی از این عناصر ورشکسته که پرونده سیاه و آلودهای دارند و میدانند که از سوی شورای نگهبان رد میشوند تنها برای این کاندیدا شدهاند که فراموش نشوند، سری تو سرها داشته باشند و از رد صلاحیت خود برای مظلومنمایی و به راه انداختن بساط «ننه من غریبم» بهرهبرداری کنند.
ادامه دارد…