به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن حجت‌الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخ پژوهشی و دانشنامه انقلاب، شامگاه چهارشنبه، اول آبان ماه، در همایش «مجتهد شهید» در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که با حضور آیت‌الله مصباح یزدی برگزار شد با بیان اینکه شخصیت‌های بزرگ در دوره خود معمولاً شناخته نمی‌شوند، گفت: وقتی امام علی(ع) فرمود «سلونی قبل ان تفقدونی» کسی بلند شد و گفت که موهای سر من چندتاست؟ امروز هم کسانی مانند امام(ره) و مقام معظم رهبری شناخته نشده‌اند و این مایه افسوس است. این فاجعه است، زیرا فرصت‌ها از دست می‌رود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن حجت‌الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخ پژوهشی و دانشنامه انقلاب، شامگاه چهارشنبه، اول آبان ماه، در همایش «مجتهد شهید» در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) که با حضور آیت‌الله مصباح یزدی برگزار شد با بیان اینکه شخصیت‌های بزرگ در دوره خود معمولاً شناخته نمی‌شوند، گفت: وقتی امام علی(ع) فرمود «سلونی قبل ان تفقدونی» کسی بلند شد و گفت که موهای سر من چندتاست؟ امروز هم کسانی مانند امام(ره) و مقام معظم رهبری شناخته نشده‌اند و این مایه افسوس است. این فاجعه است، زیرا فرصت‌ها از دست می‌رود.

وی افزود: احساس می‌کنم در دوره ۱۱ ساله که در نجف در خدمت امام(ره) بودم هیچ شناختی از امام(ره) به دست نیاوردم و اگر مقام علمی و عرفانی امام(ره) بر ما روشن شده بود، گردی از آن به ما می‌رسید و خسر الدنیا و الاخره نبودیم.

روحانی تصریح کرد: حاج مصطفی انسانی بسیار متواضع و خاکی بود و او را به عنوان طلبه فرض می‌کردند، اما امروز می‌بینیم که از نظر عرفانی و علمی در چه جایگاهی بوده است؛ خودسازی ایشان بی‌نظیر بود و به گونه‌ای خودش را تربیت کرده بود که خود را از کوچکترین طلبه هم کمتر می‌دید و هرگز در محفلی دنبال این نبود که در کنار علما و شخصیت‌ها بنشیند بلکه با طلاب گرم و رفتاری رفاقت‌آمیز داشت.

روحانی تصریح کرد: حاج مصطفی در محضر امام(ره) ابداً خودنمایی نشان نمی‌داد و خودش را آقازاده نمی‌دید و نقشی برای خود قائل نبود؛ وقنی اعلامیه امام(ره) پخش می‌شد، ولی او متوجه انتشار آن نمی‌شد، هرگز از اینکه او را در جریان این امور قرار نداده‌اند، ناراحت نمی‌شد و خم به ابرو نمی‌آورد.

این پژوهشگر و استاد تاریخ انقلاب بیان کرد: مقام معنوی آقا مصطفی کم‌نظیر بود؛ با طلاب ضعیف و فقیر ارتباط وثیقی داشت و سعی می‌کرد به آنان کمک کند و به شدت به این موضوع حساس بود که طلاب فقیر را شناسایی کند.

روحانی با بیان اینکه یکی از شرائط مرجع تقلید در حوزه این است که از اوضاع و احوال طلاب طبقه پایین مطلع باشد، تصریح کرد: وی به مستضعفان و محرومان توجه زیاد داشت؛ این شخص از جهت علمی در همه ابعاد علوم اسلامی، تبحر داشت و تنها در فلسفه، فقه و تفسیر استاد نبود بلکه در شاخه‌های مختلف مانند ادبیات و شعر و … تبحر کاملی داشت.

وی افزود: کسانی در نجف بودند که درک می‌کردند که ایشان در فقه، اصول و فلسفه در حد اعلی و نابغه بود؛ در سال ۱۳۴۴ وقتی وارد حوزه نجف شد به درس برخی از استادان رفت در حالی که از خیلی از آنها بی نیاز بود؛ البته در دانشنامه تشیع آمده که ایشان شاگرد مراجع نجف و مدتی هم شاگرد مرحوم بجنوردی بود که این مسئله درست نیست. وی با مرحوم بجنوردی بحث و مباحثه داشت و او از احاطه آقا مصطفی تعجب کرده بود و این طور نبود که شاگرد وی باشد.

وی افزود: متأسفانه امروز محقق چندانی در حوزه وجود ندارد و کسی هم اهل تحقیق نیست و عده‌ای تلاش می‌کنند مطالب خامی را به بازار بریزند و نشان دهند که نویسنده شده‌اند.

روحانی بیان کرد: من در سال ۱۳۳۹ وارد حوزه شدم که آقا مصطفی منظومه و حکمت تدریس می‌کرد و مرحوم آیت‌الله مؤمن و شاهچراغی از جمله شاگردان ایشان بودند؛ وی در علوم اسلامی تبحر عجیبی داشت و اقوال همه علمای سلف و معاصر را در علم  اصول و فقه می‌دانست.

عشق به امام علی(ع)

روحانی با بیان اینکه عروه را با همه حواشی آن حفظ بود، تصریح کرد: نسبت به مسائل سیاسی بینش عمیقی داشت و تحلیلگر قوی بود؛ همچنین عشق و ارتباط ویژه‌ای با امام علی(ع) داشت.

وی با اشاره به زمان مجتهدشدن آن مرحوم اظهار کرد: بنده از وی پرسیدم که چه زمانی مجتهدی شدید که ایشان فرمود یادم نیست، ولی چند سالی بعد از بلوغ نبود؛ یعنی ایشان ۲۰ ساله بود که به اجتهاد رسیده است که نشان از نبوغ وی دارد.

این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه حاج آقا مصطفی را هیچ کس ندید که در شب‌های امتحانات در کتابخانه باشد، افزود: آن قدر منظم و درس‌خوان بود که نیازی به مطالعه شب تحصیل نبود و مهم‌تر از این نبوغ، مسئله معنویت اوست؛ ایشان از جهت تهذیب نفس بی‌نظیر بود و از خود رسته بود و خود را نمی‌دید و ذره‌ای اهل کبر و نخوت و خودنمایی نبود.

وی تصریح کرد: کم نداریم فقهایی که در زمینه فقه اعلی باشند ولی در علوم دیگر نقص داشتند، ولی ایشان جامع علوم مختلف بود.

روحانی ادامه داد: آقا مصطفی معتقد بود که امام علی(ع) را نمی‌توان شناخت؛ وی آورده آنان که علی(ع) را شناختند، کسانی هستند که مدعی شناخت خدایند و این در حالی است که حق تعالی شناختنی نیست و هر قدر در این شناخت کاوش کنند، از آن دورتر خواهند شد؛ پس علی(ع) هم شناختنی شده نیست.

این پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی بیان کرد: او پیرو علی(ع) بود که آرامش نداشت؛ کسی که پیرو علی باشد نمی‌تواند ظلم و مظلوم و رفتارهای غیرانسانی را ببیند و آرام باشد. متأسفانه ایشان حاضر نشد، خاطراتش را بیان کند، با اینکه بنده چندین مرتبه با وی صحبت کردم؛ زیرا او خود را در مقابل حماسه ملت عزیز قابل توجه نمی‌دانست.

سازش‌ناپذیری

وی افزود: برای رژیم شاه خیلی مهم بود که شخصیتی مانند مرحوم آقا مصطفی را آلت دست خود کند و امام(ره) را به چالش بکشد، ولی هرگز موفق نشد. کما اینکه در مورد برخی شخصیت‌های دیگر این اتفاق رخ داد؛ آقا مصطفی سازش‌ناپذیر بود و همین سبب شد تا رژیم ایشان را شهید کند.

روحانی تصریح کرد: ایشان بارها با آیت‌الله حکیم ملاقات کرد و از سوءاستفاده‌ای که رژیم از او می‌کرد به ایشان آگاهی می‌داد و اگر لغزشی در کسی می‌دید مراقب بود که دچار سقوط نشود و به همین دلیل برای رژیم صدام هم خطرناک بود.

وی افزود: زمانی صدام برای آیت‌الله خویی پیام فرستاد که لیست طلاب مقیم نجف را مشخص کنید و روشن کنید که قرار است تا چه زمانی درس بخوانند و مقدار حقوق آنان را هم بیان کنید؛ آقای خویی هم آقازاده خود را نزد امام(ره) فرستاد که مشورت بگیرد و امام(ره) فرمودند: ما به هیچ وجه تسلیم نمی‌شویم و با وجود تمایل آیت الله خویی به پذیرش این کار امام زیر بار نرفت و آیت الله مصطفی هم از  این اقدام حمایت کرد.

وی خطاب به حوزه افزود: ما امروز از راه علی(ع) باز مانده‌ایم؛ اگر این راه را شناخته بودیم حوزه نباید در مقابل جنایت و ظلمی که به اسلام و روحانیت می‌شود دم فروبندند؛ چه فرقی امروز میان این شیخ کذاب(یکی از مسئولان کشور) با شاه است؛ شاه هم می‌خواست آبروی اسلام و حوزه را ببرد؛ او مانند ریگ دروغ می‌گوید؛ وعده دروغ می‌دهد و فریب‌کاری و نیرنگ بازی می‌کند، ولی حوزه پیرو علی(ع) چرا ساکت است؟.

روحانی بیان کرد: متأسفانه برخی دنبال مرجع‌سازی و آلاف و علوف و زندگی‌های کذایی در حوزه و کشور هستند؛ باید برای اسلام و حوزه و روحانیت گریه کرد که شخصی با عبا و عمامه بدعت می‌گذارد؛ منکر امر به معروف و نهی از منکر می‌شود و ائمه اطهار(ع) را به مذاکره و بند و بست متهم می‌کند؛ آیا سکوت در برابر این شخص رواست؟ نمی‌گویم جنگ راه بیندازیم، ولی باید استنکار کنیم، ولی کارهای او را نفی کنیم و بگوییم این روش قرآن و اسلام نیست.

حوزه ساکت نباشد

وی افزود: امروز اسلام را واگذاشته و در برابر ظلم تسلیم هستیم و این راه علی نیست؛ اگر راه آقا مصطفی را برویم نباید ساکت باشیم؛ ما باید برای رهبری ابوذر و عمار باشیم و او را یاری کنیم و اگر خودمان موضع نمی‌گیریم چرا علیه مواضع طلاب جوان موضع می گیریم؟ چرا یک روحانی باید بدعت بگذارد و دروغ بگوید؟ و دنبال این باشد که فرش قرمز برای آمریکا پهن کند؟ یک روز دنبال رفراندوم باشد و روز دیگر  بگوید مگر دیوانه‌ایم که با آمریکا مذاکره کنیم. روحانی تصریح کرد: اگر امروز سکوت کنیم ننگ جبران‌ناپذیری برای حوزه خواهد بود.

وی در مورد شهادت آقا مصطفی تصریح کرد: آثار سم در بدن ایشان وجود داشت و مسموم شده بودند که ممکن است کار سازمان امنیتی عراق و یا ساواک باشد؛ زیرا رژیم عراق هم  از ایشان می‌ترسید لذا در هر صورت می‌توان شهادت ایشان را محرز دانست و البته الله اعلم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *