شروع وا قعه

بنی صدر در سخنرانی هفده شهریور ۱۳۵۹ در میدان شهدا، بایک عقب گرد ملی گرایانه، اولین برخورد غیرمکتبی را در یک جمع عمومی از خود نشان داد و پس از آن در اجتماعات دیگر که بعد از آن ترتیب یافت، همچنان روش خود را ادامه داد، لذا حزب الله مجبور گردید که با این رویه غیرانقلابی بنی صدر مقابله کند.
در بیست و دوم بهمن در میدان آزادی که حتی از طرف گروه مخالفین به سینه بنی صدر انار پرتاب شده بود و ۱۷۰ نفر از گارد مثل نگین او را حفاظت می کردند، اعلام نمود که در روز چهارده اسفند در روز مرگ دکتر مصدق باز با مردم سخن خواهد گفت و با این اعلام واقعه دانشگاه تولد یافت.
او در سخنرانی ۱۷ شهریور ضمن اهانت به مجلس آنها را دنباله رو خواند و نهادهای انقلابی را تحت تاثیر احزاب و گروهها دانست.
رییس مجلس وقت ضمن تقبیح سخنان و ی گفت مجلس مرکب از ۲۳۰ نفر است که عده زیادی از آنها شخصیت های مجتهد و دانشمند و باسابقه هستند . اینها آدم های نیستند که به حرف این و آن تصمیم بگیرند و قیم بخواهند . آیا این حق است به کسانی که در روستاهای کشور مشغول جهاد سازندگی و در مرز عراق در حال جان دادن و شهید شدن هستند و استقبال از شهادت می کنند بگوییم اینها تحت تاثیر گروهها هستند.
این چه حرفی است که رییس جمهور می گوید هر وقت جهاد سازندگی پول خواست بیاید از من بگیرد . مگر ما مجلس و قانون نداریم چطور و از چه حسابی رییس جمهور می تواند پول دهد. دیگر مثل سابق نیست که ایشان چک بکشد و پول برداشت کند.

غائله چهاردهم اسفند 1359

بنی‌صدر بازیگر اصلی ماجرای چهارده اسفند ۵۹ در دانشگاه تهران با طرح توطئه براندازی حکومت اسلامی و قبضه حاکمیت و قدرت سیاسی، از طریق:

➖ تمسک به نام مرحوم دکتر مصدق
➖ جلب حمایت تمامی گروه ها و شخصیت های سیاسی و با پشتگرمی به قدرت برنامه ریزی و مانور آنان حتی آنان که تا چندی پیش با وی رسماً مخالفت می ورزیدند نظیر مهندس #بازرگان، جبهه ملی، چریکهای فدائی، پیکار، منافقین …
➖ جلب نظر لطف سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)
➖ سعی در تشدید اختلافات و عمده کردن اشکالات و بزرگ جلوه دادن موارد تخطی از قوانین.
➖ تلاش در ایجاد درگیری و نزاعهای سیاسی ساختگی بر سر مصدق و کاشانی، با ناسیونالیسم و اسلام، یا تخصص و تقوی، یا انتخاب اروپا و انتخاب بلوک شرق، یا جنگ مردمی و جنگ منظم یا …
➖ ناامن جلوه دادن وضع و خسته کردن مردم، و….
➖ سعی داشت زمینه را برای فراخوانی تمامی نیروهای مخالف انقلاب و اسلام فراهم نموده هم آواز با قدرتهای خارجی با سه سخنرانی که در سه روز حساس ایراد می کند طرح خود را علنی نماید و طرفداران فکری و تاکتیکی اش را (که مردم می‌نامید) به مقابله با حکومت و انقلاب واداشته با یک هجوم هماهنگ تبلیغی – نظامی – سیاسی حکومت را یک تنه در دست بگیرد و با چهره وجیه، آب انقلاب را به آسیاب استعمارچیان آمریکا و اروپا ریخته به نام اسلام، آزادیخواهی یا آزادگری نوع فرانسوی را به خورد مردمی دهد که سالها مزه تلخ عملکرد این نوع راهزنان آزادی و آزادگی را چشیده و با اهداء خون عزیزان و تحمل رنجها در بدریها ؛ قامت به سرنگونی نظام کفرآمیز دروغ و ریا و بهره کشی افراشته اند

غائله چهاردهم اسفند 1359

 

تلگراف ۱۳۵۹/۱۲/۱۶ امام خمینی به حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی

در جواب تلگرف آیت الله گلپایگانی مبنی بر جلوگیری از درگیریها و تشنجات، امام خمینی تلگرافی به این شرح مخابره کردند:

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

حضرت آیت‌الله آقای گلپایگانی دامت برکته، پس از اهدای تحیت و سلام، تلگراف جنابعالی که از نگرانی آن حضرت در قضایای شوم دانشگاه در روز پنجشنبه چهارده اسفند پنجاه و نه حکایت می کرد واصل و تلفنهای بسیاری در دنباله جنایت منحرفین از اطراف نیز واصل گردید به جنابعالی و عموم ملت شریف اطمینان می دهم که با خواست خداوند تعالی با این گونه مخالفتهای با اسلام برخورد شدید خواهد شد و به دستگاه قضایی گفته ام که قضیه را تحقیق و مجرمین را شناسایی و محاکمه کنند و نتیجه را به این جانب اطلاع دهند تا تکلیف آنان بحسب موازین اسلامی معین شود. باید گروهها و دسته های منحرف سیاسی و غیرسیاسی بدانند که من با احساس تکلیف با آن برخورد اسلامی و حدود اسلامی می‌کنم و به شرارتهای ضد اسلامی خاتمه می‌دهم از جنابعالی امید دعای خیر دارم.

۲۹ ربیع الثانی ۱۴۰۱ – ۵۹/۱۲/۱۶ روح الله الموسوی الخمینی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

dictum luctus dapibus quis, Aenean risus. ipsum felis at Donec elit. odio